جمعه، بهمن ۱۴، ۱۳۹۰

دو هفته پیش برای نگهداری خون جفت که پر از سلول بنیادیه ثبت نام کردیم. همون کاری که رویان توی ایران می کنه. آماری که خود شرکت مورد نظر داشت نشون می داد که تاحالا خیلی خیلی کم پیش اومده که بتونن برای کاری ازش استفاده کنن. ولی کل ماجرا یه حس عجیبی داشت. انگار یه جوری آدم کنترل رو آینده ای داشته باشه که چیزی ازش نمی دونه. کلا ایده بیشتر اینه که به نظر میاد به زودی علم اونقدر پیشرفت خواهد کرد که این مایع خیلی خیلی مفید خواهد بود. هر چند که حالا فعلا هنوز خیلی کاری ازش بر نمیاد.

حالا جعبه ای که باید ببریم بیمارستان و موقع زایمان پرش کنیم گوشه اتاقه و من هر بار می بینمش احساس می کنم توی یه فیلم علمی تخیلی ام!

هیچ نظری موجود نیست: