دوشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۷

تنها که می نشینم توی این اتاق پشت کامپیوتر هی دلم گرمپ گرمپ می زند و به جای همه آنهایی که نمی شود دیدشان تنگ می شود برای تو. منتظر نشسته ام که زنگ بزنی و بگویی برویم خانه....

هیچ نظری موجود نیست: