سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۹۵

زمین بازی هوشمندانه!


اول که رسیدیم یه خورده به نظرم عجیب اومد. فکر کردم فقط همین اسباب بازی ها رو داره؟ بعد از نیم ساعت تازه نبوغ پارک رو فهمیدم. همه اسباب بازی ها جوری طراحی شده بود که بچه های همه سنی می تونستن باهاش بازی کنن. بزرگترین سازه پارک این موجود سبز بود که بچه ها بزرگتر روی طناب هاش راه می رفتن و ازش آویزون می شدن و بچه های کوچکتر فقط روی تیکه سر سره اش که لاستیک نرم بود بالا پایین می رفتن. بچه های سن مسیح همه که یه جورایی وسط بودن با ترس و لرز طناب ها و امتحان می کردن و روی سرسره هم کیف می کردن. مسیح تمام طول سقف طنابی رو رفت و رسید اونطرفش به سرسره که به نظر من خیلی جالب بود. خودش هم باورش نمی شد تونسته این کار رو بکنه


این دایره یه چرخ وفلک بود که بچه ها خودشون می تونستن هلش بدن یا ازش آویزون بشن یا هر جایی وسطش بشینن. قبل از ما هم چند تا نوجون توش نشسته بودن می چرخیدن و غذا می خوردن.


این صندلی های چند منظوره هم یه وسیله بازی دیگه برای بچه ها بود که از رویکی بپرن رواون یکی و همینطوری مثل قطار برن جلو. این بازی بود که مسیح باهاشون ساخت. احتمالا بچه های دیگه چیزهای دیگه به فکرشون می رسید


و این هم جای نقاشی بچه ها و شوخی نوجوونها بود


کف زمین هم یه چیز نرمی بود که بچه ها اگه می افتادن چیزیشون نمی شد و یوسف هم می تونست روش پابرهنه راه بره یا بشینه.
حدود 2 ساعت اونجا بودیم و خیلی خیلی چسبید:)