نکته اش اینه که اینجا دیگه هوا سرد شده و با این همه لباسی که من می پوشم، خیلی معلوم نیست که حامله ام. در نتیجه مردم خودشون نمی فهمن. منم هنوز روم نمی شه به کسی بگم من حامله ام پاشو من بشینم. ولی وقتهایی که تو شلوغی صبح زود مسیر اتوبوس خیلی طول می کشه، واقعا خسته می شم که همه اش رو وایسم. امروز آخر سر وسط راه تصمیم گرفتم از اتوبوس پیاده شم. نشستم توی ایستگاه و منتظر یه اتوبوس دیگه شدم که جای نشستن داشته باشه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر